از درز دیوار تا دکمه پیراهن داماد

بسم الله الرحمن الرحیم

مرد یک میلیارد تومانی

امشب یه نفر ازم پرسید

اگه با تلاش و زحمت خودت بتونی میلیاردر بشی

و خیلی ثروت و منصب بدست بیاری

دوس داری اونو به رخ بکشی؟

بدون فکر، گفتم نه

ولی سوال دومش فکریم کرد

پرسید و آیا هیچ شخصی نیست که بخوای به گوشش برسه

و بفهمه اینو که تو خیلی به جاهای خوب رسیدی

و یه جورایی بکوبی تو دهنش


یه خرده که فکرکردم، دیدم یه نفر هست

مردی که حتی حاضر نشد روشو به سمت من برگردونه تا بتونم از راه دور بهش سلام کنم


هیچوقت اون رفتارشو فراموش نمیکنم

و یادگرفتم اگه در شرایط اون قرارگرفتم

حرفای پر از امید و آرزوی یه جوونو گوش کنم


فقط و فقط اون آدم


پی‌نوشت:

خیلی جملات سانسور شدن

خیلیاش نوشته شدن و بعد پاک شدن

بماند

مث همیشه :)



۲ نظر ۱ موافق ۰ مخالف
وجوج جیم
۰۴ شهریور ۱۳:۲۸
اومدیم اینجا که خودمون باشیم همشهری!
به مردم و حرف مردم و فکر و قضاوتشون درباره خودت فکر نکن و هر چیزی که هستی رو بنویس.این خود سانسوری خودت رو اذیت میکنه.اینکه داریم بی نام و نشون و با اسم مستعار می نویسیم ینی نمیخوایم قضاوت بشیم و بیرون از اینجا مدام سوال پیچمون کنن

پاسخ :

ممنون همشهری
خودسانسوری نبود
یه حرفایی میومد سر زبونم
که به حرمت گذشته، و خاطراتش
از گفتنشون صرف نظر میکردم
ولی بازم چش :)
خاتون ..
۰۴ شهریور ۰۱:۳۹
بله حرف به گوش هیشکى نمى رسه اما عمل که کنى مثل مشت میشه تو دهن،خار میشه تو چشم دشمن ها..انشالله موفق باشید
 اینجا جایى هست که قراره نوشتن حال آدم رو خوب کنه..خود سانسورى چرا:)

پاسخ :

میدونم اینو
ولی خودسانسوری بخاطر احترامی که هنوز قائلم واسه اون ادم و خانوادش
و خیلی چیزای دیگه :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
درباره من
هر وقت فکر کردین به پوچی رسیدین
به اطرافتون با دقت نگاه کنین
از درز دیوار تا دکمه پیراهن داماد
بهانه هست واسه شاد زندگی کردن
نویسندگان
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان