از درز دیوار تا دکمه پیراهن داماد

بسم الله الرحمن الرحیم

تنهام

این روزا خیلی تنهام

تنهاترین نوع خودم که تاحالا هیچوقت نبودم

شایدم احساس تنهایی میکنم

نگاه آدم‌ها میکنم، تا شاید یکی بیاد بگه بشین باهم حرف بزنیم

مثل دیشب که من سر یه نفرو گرفتم تو بغلم و‌ اون گریه کرد

یکی سرمو بذاره رو شونش و چیزی نگه

فقط بذاره سبک بشم

من جایی ندارم واسه آدما، جایگاهی ندارم

فقط مهربونم ولی کسی حواسش نیست، مهر که خرج میشه

باید از یه جا جایگزین بشه

اره من نمیتونم به کسی توجه نکنم، نمیتونم کسی ناراحت نکنم

بی تفاوت بودن بلد نیستم که ای کاش بلد بودم

لعنت به من

لعنت به این دل بیصاحاب من

که هیچوقت واسه کسی مهم نبود

۰ نظر ۰ موافق ۰ مخالف
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
درباره من
هر وقت فکر کردین به پوچی رسیدین
به اطرافتون با دقت نگاه کنین
از درز دیوار تا دکمه پیراهن داماد
بهانه هست واسه شاد زندگی کردن
نویسندگان
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان