پنجشنبه ۲۳ شهریور ۹۶
داری میای؟
قدمت روی چشم
ولی من هیچ حسی بهت ندارم
امسال اینجوری شدم
نه که خنثی باشم
وانمود میکنم که حسی ندارم
معلوم نیست وقتی برسی، چه بلایی سرم میاد
با خاطراتت چه کنم؟
چطور به روی خودم نیارم؟
مگه میشه تو بیای و خیلی چیزارو با خودت نیاری؟
تو قلبت حرفای زیادی داری
هر قدمی که برمیداری
هرچی جلوتر میری
هر روزت تداعی کننده ی خاطرات خوبیه
وای اگه با خودت بارون هم بیاری
میتونم مث گذشته زیر بارونت قدم بزنم و بلندبلند بخندم؟
تو که بیای،روزای تازه ای باید تمرین کنم
بیا که سخت انتظارتو میکشم
بیا پاییز عاشق
بیا فصل محبوبم
هرچی باشی
خوب یا بد
تا ابد دوستت دارم
فقط باید پاییزی باشی تا بفهمی اکنون چه حالی ام
قدمت روی چشم
ولی من هیچ حسی بهت ندارم
امسال اینجوری شدم
نه که خنثی باشم
وانمود میکنم که حسی ندارم
معلوم نیست وقتی برسی، چه بلایی سرم میاد
با خاطراتت چه کنم؟
چطور به روی خودم نیارم؟
مگه میشه تو بیای و خیلی چیزارو با خودت نیاری؟
تو قلبت حرفای زیادی داری
هر قدمی که برمیداری
هرچی جلوتر میری
هر روزت تداعی کننده ی خاطرات خوبیه
وای اگه با خودت بارون هم بیاری
میتونم مث گذشته زیر بارونت قدم بزنم و بلندبلند بخندم؟
تو که بیای،روزای تازه ای باید تمرین کنم
بیا که سخت انتظارتو میکشم
بیا پاییز عاشق
بیا فصل محبوبم
هرچی باشی
خوب یا بد
تا ابد دوستت دارم
فقط باید پاییزی باشی تا بفهمی اکنون چه حالی ام