پنجشنبه ۲۷ دی ۹۷
از خواب بیدار شدم و فکرم مشغوله
یه چشمی وارد این صفحات شدم تا چیزی بگم
شاید بتونم بخوابم
امروز آخرین امتحان دوران تحصیلم را دادم و واقعا بابتش خوشحالم
باورم نمیشه دیگه قرارنیست توی اون سالن کوفتی سر اون امتحانای کوفتی تر باشم
و نگران باشم چه کسی برگه ی حضور رو جلوم میذاره
الان که اینجام فقط سه تا کار دانشگاهی دارم
دوتا پروژه که تا اواسط بهمن باید تحویل بدم
و یه پایان نامه که تا آخر ترم بعد وقت دارم
الان دارم به این فکرمیکنم
که خب الان چی شد؟
چهارسال لیسانس گرفتی
دوسال فوق لیسانس
که چی؟
الان قراره چه گلی به سرم بزنم؟!
نمیدونم
ولی یه احساس رهایی خاصی دارم
خیلی میچسبه
هوا سرده وگرنه میرفتم سنگک و حلیم میگرفتم. اونم میچسبید
شب بخیر
یه چشمی وارد این صفحات شدم تا چیزی بگم
شاید بتونم بخوابم
امروز آخرین امتحان دوران تحصیلم را دادم و واقعا بابتش خوشحالم
باورم نمیشه دیگه قرارنیست توی اون سالن کوفتی سر اون امتحانای کوفتی تر باشم
و نگران باشم چه کسی برگه ی حضور رو جلوم میذاره
الان که اینجام فقط سه تا کار دانشگاهی دارم
دوتا پروژه که تا اواسط بهمن باید تحویل بدم
و یه پایان نامه که تا آخر ترم بعد وقت دارم
الان دارم به این فکرمیکنم
که خب الان چی شد؟
چهارسال لیسانس گرفتی
دوسال فوق لیسانس
که چی؟
الان قراره چه گلی به سرم بزنم؟!
نمیدونم
ولی یه احساس رهایی خاصی دارم
خیلی میچسبه
هوا سرده وگرنه میرفتم سنگک و حلیم میگرفتم. اونم میچسبید
شب بخیر