از درز دیوار تا دکمه پیراهن داماد

بسم الله الرحمن الرحیم

حس بد

به خاطر کارم
به خاطر مسئولیتم
بعضی اوقات سر موضوعات مالی
مجبورم با بعضیا بدی کنم
بعضیا که واقعا انسانهای خوبی هستن ولی شرایط اقتصادی باعث شده بدحساب بشن
مجبورم وقت و بی وقت باهاشون تماس بگیرم
مجبورم با صدای بلند باهاشون حرف بزنم
مجبورم حرفایی بزنم که بعضی وقتا شرمنده میشن
این که میگم مجبورم، واقعا مجبورم
توی دوسال آزمون و خطا و رفتارهای مختلف، واقعا به این نتیجه رسیدم
واقعا هیچ راهی به جز بدی کردن، جواب نمیده تا به حقت برسی
با وقت دادن، با آرامش حرف زدن، با کمک کردن و ... فقط ازم سو استفاده شد
و نهایتا ختم شد به همون صدای بلند و ...
واقعا روحیات و خلقیاتم اینطور نیس. هیچوقت نخواستم کسی ازم رنجیده باشه
ولی توی اینکار مجبورم هرازگاهی از بدخلقی استفاده کنم
اینکار حس بدی بهم میده
بعدش عذاب وجدان میگیرم
بعدش میگم واقعا ارزششو داشت!
نمیدونم
۰ نظر ۰ موافق ۰ مخالف
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
درباره من
هر وقت فکر کردین به پوچی رسیدین
به اطرافتون با دقت نگاه کنین
از درز دیوار تا دکمه پیراهن داماد
بهانه هست واسه شاد زندگی کردن
نویسندگان
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان