سرعتم زیاد نبود
روی موتور بودم و واسه خودم زمزمه میکردم
وای وای دل من، شده عاشق نگات
آروم آروم میرفتم
که یهو یه چیزی محکم خورد توی بادگیر(تلق) موتور
اونو شکست و فرمون پیچید و یه چیزی از کنار چشمم رد شد
مات و مبهوت بودم که چی بود
از آسمون چیزی افتاد!؟
که دیدم چندتا لوله کنار صورتمه
بله
وانتی چندتا لوله بارزده بود
غیراصولی بودنش که هیچی
یه دستمال به تهش نبسته بود که آخره لوله ها پیدا باشه
پیاده شد و وقتی دید سالمم
همونجوری رفت
بدون اینکه بازم دستمال ببنده
فقط یه معجزه بود که سالم موندم
اگه تلق نبود، اگه فرمون پیچ نخورده بود
چشمم میترکید
ولی الان بدون یه خراش دارم پست میذارم
صبح قبل ازینکه برم بیرون
صدقه گذاشتم
معمولا یادم میرفت
ولی امروز گذاشتم
الهی شکرت
مواظب همه باش
بالاخره راهمو پیدا کردم
همه رو بیچاره کردم
ولی لااقل اشتباه نکردم
طول کشید، ولی سنت شکنی کردم
میرم دانشگاه واسه ارشد مینویسم
دو سه ماه اولش دنبال شرکت واسه پذیرش میگردم
اگه پذیرش شدم، انصراف میدم و میرم دنبالش
اگه پذیرش نشدم، میچسبم به کار تا شهریه دانشگاه دربیارم
تا این دوسال هم بگذره
یا اونجوری
یا اینجوری
یا هرجوری
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی به امید تو