از درز دیوار تا دکمه پیراهن داماد

بسم الله الرحمن الرحیم

تاس طوسی

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

دندونی که درد نمیکرد

دندونم خوب بودا

فقط یکم سیاه شده بود

رفتم مرمت کنم که به ریشه نزنه

الان بعد از مرمت

دارم از درد به خودم میپیچم

آخ دندونم

آی

خیر نبینی یا اون بی‌حسی زدنت

۳ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

آرایش غلیظ

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

مرد یک میلیارد تومانی

امشب یه نفر ازم پرسید

اگه با تلاش و زحمت خودت بتونی میلیاردر بشی

و خیلی ثروت و منصب بدست بیاری

دوس داری اونو به رخ بکشی؟

بدون فکر، گفتم نه

ولی سوال دومش فکریم کرد

پرسید و آیا هیچ شخصی نیست که بخوای به گوشش برسه

و بفهمه اینو که تو خیلی به جاهای خوب رسیدی

و یه جورایی بکوبی تو دهنش


یه خرده که فکرکردم، دیدم یه نفر هست

مردی که حتی حاضر نشد روشو به سمت من برگردونه تا بتونم از راه دور بهش سلام کنم


هیچوقت اون رفتارشو فراموش نمیکنم

و یادگرفتم اگه در شرایط اون قرارگرفتم

حرفای پر از امید و آرزوی یه جوونو گوش کنم


فقط و فقط اون آدم


پی‌نوشت:

خیلی جملات سانسور شدن

خیلیاش نوشته شدن و بعد پاک شدن

بماند

مث همیشه :)



۲ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

پایان دورهمی

شاید کمتر کسی متوجه شده باشه

سروش جمشیدی(قیمت) وقتی رفت دسته گل داد به مدیری و اونو بوسید

واقعا گریه کرد و دیگه بازی نبود

فقط یه جمله در وصف مهران مدیری

همیشه و در تمام کاراش، ستاره ساز بوده و به هرکسی میدون داده

دیگه بسته به توانایی خوده شخص، تونسته خودشو اثبات کنه


تنت سلامت مهران مدیری

دوستت داریم

۱ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

وضعیت اقتصادی ۲

پی‌نوشت پستی که درباره ی وضعیت مالی

و تصمیم گیری برای قبول تبلیغات برای یه نفر بود

باید عرض کنم که

اینبار که من با عزم و اراده و خیلی جدی، این کارو قبول کردم

طرف گفت فعلا منصرف شدم

هه هه هه هه هه هه

اینم از شانس ما

کار در منزل سراغ ندارین؟! :)

پول لازمم ;)

۱ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

دخترک اسنپ فروش

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

وضعیت اقتصادی

یه خرده این مدت ولخرجی کردم

البته خودم نخوردما

هزینه تبلیغاتم کردم

ولی خب چرا، رفتیم سفر

منم خوردم

خخخخخخ

یه پیشنهاد عحیب و جالب شده

تبلیغات یه نفر به عهده بگیرم، هر مشتری هم نصف نصف

ترس از جدید بودنش دارم

فکرکنم قبولش کنم

یه ماه امتحانی

عیبی نداره که

اگه نشد خب نشده دیگه

جونمو که نمیگیرن

اوکی

بهش زنگ میزنم، میگم هستم :)

۰ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

پاییز

به انتهای شهریور که نگاه کنی
در افق سی و یک روزه‌ی آن
فصل زرد رنگی پیداست
خوب که گوش کنی، صدای خش خش قدمهایش را میشنوی
آرام آرام و باوقار
با تاجی زرین
به این سو می‌آید
نسیم قبایش را پس میزند و از لابلای آن رنگها را روی زمین میپاشد
زمین سرد را روح میبخشد و بارنگهای گرم، به آن حرارت میبخشد
وقتیکه به اینجا برسد
آسمان برایش اشک شوق میریزد
و عاشقان زمینی را سرمست میکند
عاشقانی همه چشم به راه پاییز
به گمان اینکه پاییز فصل عاشقانه هاست
انتهای شهریور زیباست
پاییز پادشاه فصل‌هاست
۲ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

عاشقانه‌های بدون مخاطب

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
درباره من
هر وقت فکر کردین به پوچی رسیدین
به اطرافتون با دقت نگاه کنین
از درز دیوار تا دکمه پیراهن داماد
بهانه هست واسه شاد زندگی کردن
نویسندگان
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان